تاریخ انتشار: 1396/6/5
بايستگى امامت در پرتو خرد

الف: ضرورت
در اين باره بايد از دو زاويه به موضوع نگريست:

زاويه نخست، به خداوند متعال بستگى دارد و آن اين است که امامت لطفى است که پروردگار آن را بر خود فرض فرموده و ممکن نيست که خداى رئوف و مهربان انسان را بيافريند و او را بدون راهنما و رهبر، به خود واگذارد و پيامبر و امامى را براى نشان دادن راه درست به مردم معرفى نکند.
عالمان گويند: همان گونه که خدا را بايد به عدالت خواند و ستود، بايد او را به لطف نيز توصيف کرد ... آن گاه در بيان معنى لطف مى‌گويند: لطف الهى فراهم ساختن بستر هدايت و زمينه‌سازى براى نزديکى بندگان به عبادت و دورى از گناه است. از آن جا که اگر اين زمينه گسترده نشود و اين پيش‌نياز فراهم نيايد، انسان مى‌تواند براى راه نيافتن خود دليل آورد، پس خدا براى آن که اين حجّت را از مردم بگيرد، بايد به راهنمايى بشر بپردازد.

بدين ترتيب، امامت يکى از ضرورت‌هاى هدايت مردم و يارى آنان تا رسيدن به فرمانبرى از خداى متعال است. اين استدلال در بيان عالمان به قاعده لطف شهرت يافته و پيرامون آن سخن‌هاى بسيارى گفته شده است.

زاويه دوم، به مردم بستگى دارد، زيرا آنان جز با وجود رهبر نمى‌توانند به رستگارى رسند و ناگزير از وجود امامى هستند که راه راست را به آنان نشان دهد و کژراهه‌ها و ناراستى‌ها را به آنان بشناساند و ايشان را از بيراهه‌ها بازدارد.

امام صادق عليه‌السلام فرمود: همواره در زمين حجّتى از جانب خدا هست که حلال و حرام را بشناساند و مردم را به راه خدا بخواند.

ب: سنّت پيامبران
جست‌وجوى تاريخ پيامبران نشان مى‌دهد که هيچ يک از آن راهنمايان، از دنيا نرفتند، مگر آن که جانشينى را براى خويش معرّفى کردند تا پس از ايشان، پيام و رسالت آنان استمرار يابد. اين سنّت تا خاتم پيامبران صلوات الله عليه نيز ادامه يافته و آن حضرت براى راهنمايى مردم پس از خود، امام على بن ابى طالب عليه‌السلام را به نصّ صريح معرّفى فرموده و مردم را به فرمانبرى از وى رهنمون شده‌اند.
عقل نيز بر درستى و صحّت اين امر گواهى مى‌دهد و تأييد مى‌کند که هر کس تلاشى و کوششى را به کار بست تا فکر و انديشه‌اى را در ميان مردم رواج دهد و آنان را به راهى هدايت نمايد، براى آينده نيز برنامه‌ريزى کند و کسى را براى ادامه راهى که آغاز کرده است، به مردم معرفى نمايد تا پس از او، عهده‌دار راهنمايى مردم و تداوم انديشه‌هاى وى و تفسير درست آرا و افکار او باشد و آرمان‌هاى او را تا مرز تحقق کامل پياده دنبال کند.

ج: کرامات
همان گونه که معجزات رسولان و پيامبران يکى از دلايل صحّت ادعاى ايشان است، مناقب و کرامات امامان نيز دليل روشنى بر درستى راهى است که آنان مردم را بدان فرا مى‌خوانند. داستان زندگى امام شيعه عليهم‌السلام، سرشار از اين کرامات است، مناقبى که حتّى پس از شهادت نيز ادامه يافته و اينک مزار و بارگاه ايشان، محلّ رخدادهاى خارق‌العاده‌اى است که حکايت‌هاى فراوان آن در جاى خود آمده است.


Copyright @ 1998 - 2017 Imam Reza (A.S) Network , All rights reserved.