يکی از محلاّت قديمی مشهد که هنوز دست تطاول روزگار آن را به ويرانی نکشانده، «بازار سَرشور» است.
«سرشور» بازمانده گذرگاهی است که شمال آن از ضلع غربی مسجد گوهرشاد شروع میشد و به خيابان دانش غربی يا «پل فردوس» در جنوب میرسيد.
در طول تاريخ، سه طرح عمرانی اين گذرگاه را به چندين بخش تقسيم کرده است:
در سال 1308 شمسی، هنگامی که فلکه حضرت در اطراف حرم مطهر احداث شد، بخشی از اين بازار در ميانِ دايره ميدان قرار گرفت و در ابتدای آن زنجير بزرگی از سقف بازار آويران شد و به همين دليل، آن را «بازار زنجير» نام نهادند.
بخش بيرون دايره «بازار بزرگ» نام گرفت و از ميدان شروع میشد و تا محوطه «حمام شاه» و «مسجد شاه» میرسيد. در عمليات توسعه سال 1354 همه بازار زنجير، و بخشی از بازار بزرگ نيز تخريب شد و به فضای سبز تبديل گرديد و تنها بخش اندکی از آن باقی ماند.
در سال 1362 شمسی تتمه آن تا حمام شاه هم خراب شد و به فضاهای آستان قدس افزوده گرديد. بخشی از ضلع غربی صحن جامع رضوی و بيرون آن، اکنون در جای همان بازار است.
از «حمام شاه» يا حمام مهدی قلی بيگ که امروزه «موزه مردمشناسی» است که بگذريم، ادامه «بازار بزرگ» است که به دليل اشتغال بيشتر پيشهوران آن به فروش فرشهای دستی، به «بازار فرشفروشها» شهرت دارد و خوشبختانه هنوز همه 120 متر طول آن سالم مانده است.
تمام طول اين بازار از بازار زنجير در کنار مسجد گوهرشاد تا پايان بازار فرشفروشها به صورت مسقّف بود و بخش باقيمانده آن نيز هنوز دارای سقفی با تيرهای چوبی و ورقهای فلزی است.
قسمت سرپوشيده بازار تا جايی که در سال 1335 شمسی، خيابان خسروینو احداث شد، ادامه دارد و در کنار مسجد ملاحيدر به پايان میرسد.
از آنجا به بعد، تا خيابان دانش غربی، «بازار سرشور» است که امتداد همان گذرگاه شمالی ـ جنوبی را تشکيل میدهد و هنوز بهجز عقبنشينی از دو طرف، تغييری در آن پديد نيامده است. اين بخش از بازار، فاقد هر گونه جلوه هنری يا معماری چشمگيری است و تنها به دليل قرار داشتن در بافت کهن مشهد مورد توجه میباشد. از دهها کوچه و پسکوچه دو طرف بازار میتوان به خيابانهای امام رضا(ع) در شرق و آخوند خراسانی در غرب راه يافت.
در باره دليل نامگذاری اين بازار به «سرشور» هم گزارشهای متعددی خواه به صورت مستند و خواه به شکل شفاهی وجود دارد.
ابنبطوطه نام يکی از محلات شلوغ بازار خوارزم را «شور» میخوانَد.
برخی معتقدند که چون اين بازار در ابتدای کوچهای به نام «شور» بوده، به «سرشور» معروف شده است.
اما از همه جالبتر روايت برخی از تاريخنگاران است که گفتهاند، دستهعزاداری معمولاً از اين مسير به حرم مطهر مشرّف میشدهاند و چون به پايان بازار سرشور میرسيدند و از آنجا به بعد را بايد در مسيری سرپوشيده بپيمايند، ناچار بودند که در سرشور، آثار خون را که به دنبال قمهزنی و زنجيرزنی بر سر و بدن و جامه خود داشتند، شستوشو دهند تا با اندام و پوشاکی پاک به بارگاه رضوی شرفياب شوند؛ و از همين رو، آن را «سرشور» خواندهاند.
شايد دست همّتی برآيد و به جای تخريب اين بخش از تاريخ مشهد، به بازسازی آن بپردازد و با احداث پيادهراهی وسيع و زيبا، بی آن که به پيشهوران و ساکنان آن ضرر و زيانی وارد شود، مسيری تازه و جذاب برای عبور زائران بارگاه منور حضرت امام رضا عليهالسلام ايجاد شود